شایعه داغ در شهر؛ آیا دولت قیمت دلار را عمدا بالا میکشد؟
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۴۵۵۱۳
جهان صنعت نوشت:در روزهای پایانی سال، قیمت دلار در حال ثبت رکوردهای جدیدی است. در این شرایط برخی بر این باورند که دولت برای جبران کسری بودجه تعمدا نرخ ارز را افزایش داده است.
رکوردشکنی نرخ ارز همچنان ادامه دارد. قیمت دلار در پایان معاملات هفته گذشته به کانال قیمتی ۴۷ هزار تومانی نفوذ کرده بود. در معاملات پشت خطی روز شنبه توانست برای مدتی کوتاه کانال ۴۸ هزار تومانی را نیز لمس کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افزایش روزانه نرخ ارز در حالی اتفاق میافتد که رییس جدید بانک مرکزی چشمانداز بازار ارز را کاهشی میبیند.
اما به نظر میرسد بازار ارز دیگر گوش به فرمان وعدهها و شعارهای مقامات دولتی نمیدهد و همگام با واقعیتها پیش میرود.
ردیابی واقعیتهای اقتصادی
رییس بانک مرکزی تنها کسی نیست که چشمانداز بازار ارز را کاهشی میبیند. دیگر دستاندرکاران دولت نیز بارها وعده کاهش قیمت دلار را دادهاند. اما به نظر میرسد بازار ارز دیگر توجهی به وعدهها و خبردرمانی دولت نمیکند و با ردیابی واقعیتهای موجود حرکت میکند.
در خصوص چرایی تحولات این روزهای بازار ارز و رکوردشکنی قیمت دلار میتوان به دو دسته عوامل سیاسی و اقتصادی اشاره کرد. اولین موضوع به تنشهای ایران با غرب و چشمانداز تاریک سیاسی کشور بر میگردد. مسئلهای که باعث شده شاهد تحرکات شدید قیمتی در بازار ارز باشیم.
از سوی دیگر کارشناسان از مثلث خطر در بازار ارز سخن میگویند. کسری بودجه، نقدینگی و تورم را نیز سه ضلع اصلی آن عنوان میکنند.
تشدید نقدینگی از عراقدر همین راستا نیز طی چند روز گذشته رسانهها از انتشار یک نامه محرمانه خبر دادند که تاییدی بر موضوع خلق پول توسط دولت است. بخشی از محتویات این نامه با این مضمون منتشر شده که بیش از ۸.۵ میلیارد دلار منابع ارزی بلااستفاده در عراق انباشت شده است. به دلیل عدم استفاده از این منابع، بانک مرکزی مطابق قانون بودجه در ازای دریافت منابع در عراق، دست به خلق پول پرقدرت زده است. موضوعی که با ضریب ۸ بر نقدینگی میافزاید.
هنوز این مساله واکنشی از سوی دولت به همراه نداشته است. اما به نظر میرسد این سیاستی است که دولتها طی چند سال اخیر در پیش گرفتهاند. از همین طریق نیز زمینهساز رشد نقدینگی و تورم شدهاند.
دولت قیمت دلار را بالا برد؟اما به تازگی بار دیگر این شائبه نیز به میان آمده که دولت به صورت تعمدی و برای جبران هزینههای جاریاش قیمت دلار را بالا برده است.
این موضوعی است که حسین راغفر، اقتصاددان نیز به تازگی به آن اشاره کرده است. راغفر گفته: از یک طرف قیمت ارز را بالا میبرند تا حقوق بدهند و بخشی از بدهیهایشان را بپردازند. واقعیت این است که هزینههای این کار برای جامعه خیلی سنگین است. سوال من از مسوولان این است که آیا اصلا به پیامدهای چنین اقداماتی فکر کردهاند؟
این سیاستها فقط برای این است که دولت بتواند کسری بودجه را با توجه به شب عید، تامین کند. به این ترتیب ملاحظه میفرمایید که چه مصیبتی را برای جامعه به بار آورده است.
پیش از این نیز برخی کارشناسان اعلام میکردند که دولت در برخی مواقع و به ویژه در پایان سال مجوز رشد قیمت دلار را صادر میکند. این موضوع برای این است که دولت بتواند بخشی از نیازهای مالیاش را جبران کند.
کنترل اوضاع از دست دولت خارج شده استپیمان مولوی، تحلیلگر بازارهای مالی گفت: به نظر میرسد کنترل اقتصاد در برخی از حوزهها از جمله بازار ارز از دست دولت خارج شده است. سیاستها و راهکارهایی که دستاندرکاران دولتی ارائه میدهند هیچ کمکی به برونرفت از چالشهای موجود نمیکند.
به گفته وی، پیشتر نیز متوسط قیمت دلار برای سال جاری ۳۲ هزار تومان تخمین زده میشد. به نظر میرسد بازار در شرایط فعلی به این نرخ رسیده است. حتی میانگین متحرک نمایی دلار به حدود ۳۵ هزار تومان نیز رسیده است.
این اعداد به ما میگویند که دولت برنامه و نقشه راهی برای رشد اقتصادی ندارد. حتی مردم نیز فهمیده اند که دولت با کسری منابع مالی مواجه است. بنابراین از یک طرف رشد اقتصادی وجود ندارد. از طرف دیگر نیز درآمدهای پیشبینیشده دولت محقق نمیشود. این دو مساله نیز باعث ایجاد عدمتعادل در دولت شده است.
مولوی ادامه داد: بسیاری در شرایط کنونی اقتصاد برای حفظ وضعیت موجود خود به خرید ارز و طلا روی میآورند. بازارهایی که در سایه تورمهای بالای اقتصاد همچنان در مسیر رشد حرکت میکنند.برای پی بردن به حقیقت نرخ تورم بالای اقتصاد نیز نیازی به رصد و پیگیری آمارهای بانک مرکزی نیستیم. چرا که به نظر میرسد این نهاد نیز در دولت سیزدهم سیاست سانسور کردن دادهها را دنبال میکند. شاهد این مدعا نیز عدم انتشار گزارش تحولات قیمتی بازار مسکن است. اما در کوچه و خیابان و در سطح جامعه دادهها را به صورت عینی میبینیم و از میزان افزایش قیمت اقلام مصرفی از جمله گوشت خبر داریم. بنابراین همانطور که گفته شد کنترل اوضاع از دست دولت خارجشده است. میتوان پیشبینی کرد که در ماههای آتی وضعیت عمومی اقتصاد بغرنجتر نیز باشد.
کسری بودجه حتی با افزایش قیمت دلار جبران نمی شوداین تحلیلگر اقتصادی بیان کرد: در ایران همواره به دلیل وجود نرخهای چندگانه ارزی، مابهالتفاوت قیمتی بین ارزهای مختلف وجود داشته است.
همواره این مساله مطرح میشود که دولت برای جبران کسری بودجه قیمت دلار را عمدا بالا میبرد. اما باید در نظر بگیریم که کسری بودجه ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی تنها با بالا بردن نرخ ارز جبران نمیشود. حتی اگر سیاست افزایش تعمدی نرخ ارز برای جبران کسری بودجه را هم بپذیریم، خروجی آن از دست رفتن اعتماد عمومی است.
مولوی تاکید کرد: از سال ۹۰ تا به امروز، حجم نقدینگی ۱۶ برابر شده است. با این حال میانگین رشد اقتصادی در این مدت تنها حدود یک درصد بوده است. این مساله از یک سو باعث رشد شدید نرخ تورمشده است. از سوی دیگر نیز تورم شکل گرفته باعث رشد همزمان بازارهای مالی شده است. این تحولات ضربه بزرگی به ارزش پول ملی زده و ریال را به پایینترین سطح ممکن خود رسانده است.
اینجاست که وجود چند نرخ متفاوت در اقتصاد این شائبه را تقویت میکند که دولت برای جبران کسری بودجه نرخ ارز را بالا میبرد.
شکاف قیمت دلار کم شده استالبته بانک مرکزی به تازگی قیمت دلار صرافی ملی را نیز به بالای ۴۵ هزار تومان رسانده است. این اقدام برای این است تا شکاف این نرخ با نرخ بازار آزاد کاهش باید. با توجه به کاهش شکاف این دو نرخ شاید بتوان گفت که ارتزاق دولت از افزایش نرخ ارز چندان موضوعیت ندارد.
بنابراین شائبه جبران کسری بودجه از طریق بالا بردن نرخ ارز از آن جهت مطرح میشود که دولت بزرگترین دارنده ارز در کشور است. همچنین دولت میتواند هر سیاستی را در حوزه بازار ارز در پیش بگیرد.
به باور این کارشناس بازارهای مالی، اینکه میگوییم کنترل شرایط از دست دولت خارج شده ناشی از افزایش شدید قیمت دلار است. باید توجه داشته باشیم قیمت دلار از ابتدای سال تاکنون از حدود ۳۲ هزار تومان به ۴۸ هزار تومان در برهه کنونی رسیده است.
این رویه در سالهای قبلی نیز تکرار شده است. بهطوری که در سال ۹۷ دلار از ۴۲۰۰ تومان به ۱۸ هزار تومان رسید. آن زمان نیز صحبت از خطرات ارز ۴۲۰۰ تومانی برای اقتصاد میشد. اکنون همین خطر با نرخ ۲۸۵۰۰ تومانی در اقتصاد احساس میشود.
این سیاستها به این معناست که دولت از جیب مردم جامعه به گروههای خاص و واردکنندگان سوبسید میدهد تا بتوانند کالا وارد کنند. اما مابهالتفاوت قیمت ارزهای موجود را مردم سطح جامعه با کسری بودجه، رشد نقدینگی ، چاپ پول و تورم میپردازند. مطرح کردن مسائلی مانند عدم واردات آیفون ۱۴ با هدف کنترل وضعیت بازار ارز نیز از جمله مغالطههایی است که حق انتخاب ایرانیها را تضییع و موجب میشود که مردم ایران چندین برابر قیمتهای جهانی برای خرید برخی اقلام و کالاها هزینه کنند.
منبع: خرداد
کلیدواژه: قیمت دلار برای جبران کسری بودجه دست دولت خارج شده نظر می رسد قیمت دلار هزار تومان بانک مرکزی بازار ارز نرخ ارز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۴۵۵۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.